435

ساخت وبلاگ

من روز خویش را با آفتاب عشق تو کز مشرق خیال دمیده است آغاز می کنم.

من با تو می نویسم و می خوانم

من با تو راه می روم و حرف می زنم

وز شوق این محال:-که دستم به دست توست-

من جای راه رفتن پرواز می کنم.

آن لحظه ها که مات در انزوای خویش

یا در میان جمع خاموش می نشینم

موسیقی نگاه تو را گوش می کنم

گاهی میان مردم در ازدحام شهر غیر از تو هر چه هست

فراموش می کنم........ 424...
ما را در سایت 424 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamzaaaad بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 12 آذر 1396 ساعت: 6:22